خشم

ساخت وبلاگ

خشم، یکی از بخش‌های مهم و البته ذاتیِ انسان است، که در کنار ترحّم(مِهرانه‌گی) شخصیتِ انسان را می‌سازد؛ و برخلافِ آن‌چه می‌دانیم، در فرگشتِ اخلاقی نیز تاثیرِ بسزایی داشت. خاموشیِ ابدیِ خشم، نه تنها دستاورد مهمی برای ما ندارد، بل‌که تمهیدی برای اُفولِ اخلاقیات می‌شود؛ به‌گونه‌ای که انسان را با یک بی‌حسیِ اخلاقی روبه‌رو می‌کند و توانِ حرکت را از او بازمی‌دارد. تمامی خصائل طبیعیِ انسان نظیر: خشم، مهر، شهوت، قدرت و...  فی‌نفسه ضرورتی برای بقاء انسان است، و نادیده انگاشتن‌اَش، کمکی به تعالیِ او نمی‌کند. حالا این سوال در ذهنِ ما ایجاد می‌شود که آیا خشم، دارای عیوب و سبب بروز مشکلات نیست؟ و بالاخره آیا باید حُکم به خوب بودن یا بد بودن‌اَش داد؟! 
من این‌طور پاسخ می‌دهم: چیزی که وجودش ضروری، اما استفاده از آن همیشه لازم نیست! درست مثلِ ساعت که برای دانستنِ زمان ضروری است اما همیشه لازم نیست در تیررَسِ نگاه‌ِمان باشد.
کار "عقل" هدایت یا کنترلِ خصلت‌های ما(خشم) است. عقل وظیفه‌ی از بینِ بردنِ هیچ‌یک از خصائلِ طبیعی را ندارد؛ اما حُکم به بد یا خوب بودنِ آن‌ها، با توجهِ به شرایطِ زمانی/مکانی می‌دهد؛ و اراده‌ی ما را در نحوه‌ی بکارگیریِ درستِ آن‌ها دخالت می‌دهد. 
در مراقبه و خودشناسی هم قرار بر حذف یا نابودیِ یک بخش از ذات خود نداریم، ما قرار است به یک هماهنگی و نظم، جهتِ ساماندهی به امور ذهنی برسیم و جلوی نوسّاناتِ هرج‌ومرج فکری، یا به‌قول مُصفا《تفکرات زائد》 را بگیریم. در واقع کار مراقبه، "غربال‌گری" است و برای همین توصیه شده که مراقبه طولانی و دائمی نباشد، زیرا ارتباطِ فرد با جهانِ واقع را از میان می‌برد.

مجید عباسی گیلانی

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 21:43 توسط مجید عباسی  | 

فلسفه...
ما را در سایت فلسفه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : abitarein بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 19:19